پرچم علمدار


 
  واقعه14محرم بخش دوم ...

بسم الله الرحمن الرحیم

📜 چهاردهم محرم 📜
🔘 #بخش_دوم 
+ زینب گفت:

“خدایی را سپاس می گویم که ما را پاک و مُطهر ساخت از هر آلودگی.”

“جز فاسق دروغ نمی گوید و جز بدکاره رسوا نمی شود و آن ما نیستیم. دیگرانند.”
🔰و ابن زیاد، درمانده شد در جواب سخن دختر علی، گریزی نداشت جز آن که احساس و عاطفۀ او را زخمی کند •••
_ گفت:

“مگر ندیدی که خداوند برادرت را نیست و نابود کرد؟”
••• و خرسند از این طعنه، به خود بالید و خندید •••
🔹زینب، نگاه سرزنش باری به او کرد و پلک فرو بست، و تمام آنچه که از خون حسین روییده بود را یکجا به آنی دید.🔹
••• خون حسین جوشید و خروشید و نور شد •••
••• گذشته و حال و آیندۀ تاریخ به هم آمیخت •••
••• ذبح عظیم واقع شد •••
🔹به خون حسین، دیوار قطور شجرۀ ملعونه فرو ریخت.🔹
🔻راه فَلاح و رستگاری، به روی بشر گشوده شد، امامت به نور حسین پایدار ماند.🔺
🔰حزب الله و حزب الشیطان مجسم شد، ظهور قائم آل محمّد مهیا شد، گلستان شد زمین، آرایشی زیبا ز زیور یافت •••
••• زینب، به خود آمد و پلک گشود •••
••• و این همه در کَسری از ثانیه بود ••••
+ زینب گفت:

💠"ما رأیت الاّ جمیلاً!"💠

🔰"ندیدم به جز زیبایی!"🔰

“در آنروز، جلوه های شرف و غیرت و محبت به تمامی رُخ نمودند، و ما جز رشادت و وفاداری و زیبایی هیچ ندیدیم.”
✔️ ادامه دارد • • •
● ۳۵ روز تا #اربعین ●

موضوعات: آداب زیارت حجت(عج)
[شنبه 1398-06-23] [ 11:41:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  واقعه 14محرم بخش اول ...

بسم الله الرحمن الرحیم 

📜 چهاردهم محرم 📜
🔘 #بخش_اول 
🔰همه به انتظار بودند، و ابن زیاد سرخوش از پیروزی در تالار قدم می زد•••
🔰نیزه داران کنار کشیدند و زنان و کودکان کاروان، وارد تالار شدند•••
🔺ابن زیاد، نگاه خود از آنان گرفت و بر تخت نشست.🔻
•••زینب وارد شد، لحظه ای ایستاد•••
🔰بی آنکه به او نظر کند با چرخشی به دست، گَرد و غبار از حجاب برگرفت، مصمم و استوار، حرکت کرد و در جلو بازماندگان کاروان ایستاد•••
••• از ورود پُر غرور او، ابن زیاد آشفته شد •••
_ گفت:

“این زن کیست؟”
••• زینب سکوت کرد •••
_ دوباره پرسید:

“این زن کیست؟”
••• سکوت بود و سکوت •••
🔺و در این سکوت، صدای خُرد شدن غرور و هیبت ابن زیاد شنیده می شد.🔻
_ ابن زیاد به خشم آمد و فریاد کرد:

“گفتم این زن کیست؟”
~ ام وهب گفت:

“بانوی ما زینب، دختر فاطمه!”
_ ابن زیاد خندید و گفت:

“آوازه اش را در شهر شنیده ام.”

“اما من از مردم کوچه و بازار نیستم.”

“گوشم پُراست از مویه و نوحه گری، پس برای من گریه و زاری نکنید.”
🔸زینب، به آرامی لب گشود و با خود نجوا کرد.🔸
+ گفت:

“چگونه می توان به کسی که دستش به خون پاکان آلوده است، امید دلسوزی داشت؟”
••• ابن زیاد، برافروخته برخاست و فریاد کرد •••
_ گفت:

“حمد می کنم خدایی را که شما را نابود و رسوا کرد.”
+ و زینب گفت:

“ستایش می کنم خدایی را که با بعثت و رسالت پیامبرش، ما را به کرامت و بزرگواری رساند.
_ گفت:

“این مَکر خدا بود که دروغ تان را بر همگان روشن کرد.”
✔️ ادامه دارد • • •
● ۳۵ روز تا #اربعین ●

موضوعات: آداب زیارت حجت(عج)
 [ 11:38:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  آداب وبهترین  ...

بسم الله الرحمن الرحیم

✅آداب و بهترین اوقات ناخن گرفتن
✍در حديث است كه كسى به امام كاظم علیه السلام عرض كرد: اصحاب ودوستان ما معتقدند ناخن را بايد در روز جمعه گرفت. حضرت فرمود: «اگر بخواهيد در روز جمعه بگيريد واگر نمى‌توانيد تا جمعه صبر كنيد، هرگاه بلند شد بگيريد»
از امام صادق علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «ناخن گرفتن در روز جمعه انسان را در برابر بيمارى‌هاى خوره، كورى وپيسى بيمه مى‌كند. واگر در روز جمعه نياز به گرفتن ناخن‌ها نباشد آن را سوهان بكش تا ريزه‌هايى از آن جدا شود»
در چند حديث ديگر فرمود: «هر جمعه شارب وناخن خود را بگيريد واگر ناخن‌هايتان كوتاه است در روز جمعه آن را سوهان بكشيد، تا مبتلا به ديوانگى وخوره وپيسى نشويد»
💥در حديثى ديگر فرمود: «هر كس در هر جمعه ناخن وشارب خود را بگيرد، تا جمعه ديگر پيوسته با طهارت باشد»
📚منابع: كتاب من لا يحضره الفقيه، ج ۱

موضوعات: آداب زیارت حجت(عج)
 [ 11:32:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  یاصاحب الزمان(عج) ...

بسم الله الرحمن الرحیم
✨ شش نفر در تاریخ بسیار گریه کرده اند ✨
1⃣ حضرت ادم برای قبولی توبه اش انقدر گریه کرد که رد اشک بر گونه اش افتاد
2⃣ حضرت یعقوب به اندازه ای برای یوسف خود گریه کرد که نور دیده اش را از دست داد.
3⃣ حضرت یوسف در فراق پدر انقدر گریه کرد که زندانیان گفتند یا شب گریه کن یا روز.
4⃣ فاطمه زهرا در فراق پدر انقدر گریه کرد که اهل مدینه گفتندما را به تنگ اوردی با گریه هایت…یا شب گریه کن یا روز…
5⃣ #امام_سجاد بیست تا چهل سال در مصیبت و عزای پدرش گریه کرد.

هر گاه اب و خوراکی برایش میاوردند گریه میکردند ومی گفتند هرگاه قتلگاه فرزندان فاطمه را به یاد میاورم گریه گلویم را میفشارد
6⃣ اما یه نفر خیلی گریه کرده و هنوز هم گریه می کند…
#آقا،،،

 من اصلا #انتظار تو را برده ام ز یاد

 با انتظارهاے فراوانم از شما…..

برشوره زار معصیتم گریہ مے کنے؛ 
  

اَللّهُــــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــــکَ الفَـــــرج

موضوعات: آداب زیارت حجت(عج)
[جمعه 1398-06-22] [ 07:23:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  برای امام زمانم (عج)چه کنم  ...

بسم الله الرحمن الرحیم

برای#امام_زمانم چه کنم؟

🌹 مصائب ام کلثوم سلام الله علیها
▪️زمانی که امام حسین (ع) به #شهادت رسید اسب امام به سوی خیمه گاه آمد ‌#ام_کلثوم دختر حضرت علی و حضرت فاطمه (علیهم السلام) از خیام بیرون آمد و در حالی که دست بر سر اسب می‌کشید با گریه می‌گفت: «ای محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ‌ای جد بزرگوار، ‌ای ابوالقاسم، ‌ای علی (ع)، ‌ای جعفر، ‌ای حمزه، ‌ای حسن (ع)، این حسین (ع) است که عریان به خاک افتاده است سر از پشت جدا و عمامه و ردایش از تن خارج کرده‌اند سپس با اسب بر او تاخته‌اند.
▪️در کوفه نیز در حالی که گریه راه گلویش را بسته بود و به سختی می‌گریست به سخن ایستاد و گفت: ‌ای مردم کوفه، بد به حالتان چه کردید؟ به #حسین (ع) خیانت کردید و او را تنها گذاشتید و آنگاه او را کشتید و اموالش را به غارت بردید و زنانش را به اسیری گرفتید؟ مرگ بر شما، آیا می‌دانید چه کردید و چه گناه بزرگی را مرتکب شده‌اید؟ هیچ می‌دانید که چه خونهایی را ریختید و چه زنان شریفی را داغدار و چه اموالی را به یغما بردید و لباس چه دختران و زنانی را به تاراج بردید؟ مهر و محبت از دلهایتان برداشته شده است؟ شما بهترین مردان بعد از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را کشتید؛ با این حال حزب خدا پیروز است و حزب #شیطان شکست خورده و زیان کار. آن گاه این اشعار را بر زبان جاری کرد:

_

▪️برادرم را کشتید پس وای بر مادرانتان که به زودی دچار آتشی خواهید شد که گرمایی سوزان دارد. خونهایی را ریختید که #خدا، #قرآن و #محمد (ص) آن را محترم شمرده و حرام کرده بودند. شما را به آتش دوزخ مژده باد که فردا به یقین در آن جاویدان خواهید ماند. من همه عمرم در سوگ جانسوز برادرم و ستمی که بر او رفته است می‌گریم بر آن انسان والایی که پس از #پیامبر(ص) از بهترین مردان روزگار بود. من بر او اشک خواهم ریخت و همواره بر او خواهم گریست و دانه‌های درشت و بی شمار اشکم از گونه هایم خشک نخواهد شد.

_

▪️چون کاروان #اسرا نزدیک شام رسیدند ‌ام کلثوم به شمر فرمود:ما را از دروازه‌ای وارد کن که مردمان کمتری در آن اجتماع کرده باشند و بگو سرهای #شهدا را از میان محمل‌ها دور کنند تا مردم به نظاره سرها مشغول شده و به حرم رسول خدا (ص) ننگرند. اما #شمر بر خلاف فرموده ایشان عمل کرد و فرمان داد تا #سرهای_شهدا را در میان محمل‌ها جای دهند و ایشان را از دروازه ساعات که مردم بیشتری در آن جمع شده بودند وارد نمودند. 
📚اللهوف فی قتلی الطفوف-ص۸۲

موضوعات: آداب زیارت حجت(عج)
 [ 06:58:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت