بسم الله الرحمن الرحیم

📜 اول محرم 📜
🔘 #بخش_اول
🔰عبیدالله حُر جعفی نگاه از خیمه گاه کاروانیان گرفت و به تیمار اسب پرداخت •••
••• زمانی نگذشت که صدایی او را خواند •••
+ گفت:

“عبیدالله حُر جعفی، گِران ارمغانی برایت آورده‌ام اگر بپذیری؟”
- گفت:

“از جانب چه کس؟ اصلاً تو کیستی؟”
+ گفت:

“حجاج بن مَسروق! از جانب حسین بن علی. او ترا به یاری می‌طلبد.”
- گفت:

“یاری او در توان من نیست. وانگهی، اگر جنگی در بگیرد به یقین همه تان کشته می شوید.”
+ حجاج گفت:

“می‌خواهد تو را ببیند.”
- گفت:

“نه دوست دارم او مرا ببیند و نه من او را!”
🔸حجاج لحظاتی به او نگریست، سپس به جانب خیمه‌گاه روان شد.🔸
••• عبیدالله نگاه از او گرفت و تیمار اسب را ادامه داد •••
🔺لحظاتی گذشت و صدای قافله سالار او را به خود آورد.🔻
+ گفت:

“فرزند حُر! در دوران عمرت گناهان و خطاهای زیادی مرتکب شدی، می‌خواهی از خطاها و گناه هایت توبه کنی؟”
- گفت:

چگونه؟”
+ گفت:

“فرزند دختر پیامبرت را یاری کن و در رکاب او با دشمنانش بجنگ.”
✔️ ادامه دارد • • •
●۸ روز تا #تاسوعا ●

●۹ روز تا #عاشورا ●

موضوعات: آداب زیارت حجت(عج)
[یکشنبه 1398-06-10] [ 01:02:00 ب.ظ ]