داستان کوتاه | ... | |
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸داستان کوتاه🌸 🔰 مجلس میهمانی بود. پیر مرد از جایش برخاست تا به بیرون برود.اماوقتی که بلند شد،عصای خویش را بر عکس بر زمین نهاد و چون دسته عصا بر زمین بود،تعادل کامل نداشت. پیر مرد آرام و متین پاسخ داد: زیرا انتهایش خاکی است؛می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود…
[دوشنبه 1398-05-07] [ 12:58:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|